ناگفتنی ها

ساخت وبلاگ
یکمی خسته ام
حس میکنم درکم نمیکنی
اوضاعی که دارم رو
شرایطی که توش هستم رو
گاهی وقتها بیشتر از توانم بهم فشار میاد

نمونه اش ماشین
زیادی دارم اذیت میشم
شما عجله داری و من محدودیت

شما میخوای زودتر برسی بهش و من نمیدونم چطوری میشه
هنوز جور نشده
هنوز آماده نشده
و من....

یکمی خسته ام
یکمی

کاش زودتر تموم میشد
این همه فشار رو نمیتونم تنهایی تحمل کنم

+ نوشته شده توسط در سه شنبه چهاردهم دی ۱۳۹۵ و ساعت 13:23 |
ناگفتنی ها...
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amannainame بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1396 ساعت: 6:35

به شدت توی بحرانیمرابطه مون داره نابود میشهداره از بین میرهتو یه لوپ منفی افتادههر کاری میکنم نتیجه معکوس میدهرسیدیم به زمستون رابطهباید تحمل کنیم تا بهارنزدیکهمیدونم که نزدیکهدیشب خیلی بد بودحرفهایی که زدیم بحثی که شدترسیدمترسیدیمنباید بزاریم بشهبیشتر از ایننباید بشهنباید گذاشتتو هم باید کمک کنیبای ناگفتنی ها...ادامه مطلب
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amannainame بازدید : 24 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1396 ساعت: 6:35

فکر کنم یکماه شده که نیستمنرسیدم بیاماین مدت اتفاق های زیادی نیفتادفقطبالاخره ماشین خریدم براتخیلی سخت بودم برامولی شد خداروشکر که شدمبارکت باشهاسمش ی ر س استایشالا به زودی یه بهترش رو میخریمیه ی ر س جدیدترشایدم یه مدل بالاترش رونمیدونمراستی این روزها سعی میکنم دوست داشتنم رو به زبون بیارمعنوان کنما ناگفتنی ها...ادامه مطلب
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amannainame بازدید : 41 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1396 ساعت: 6:35

کلی نوشتم
ولی ثبت نشد!!!

قسمت نبود بخونیشون!!!

کلی حرف زدم 
خالی شدم
همه اون حرفایی که تو دلم بود و نگفته بودم...

+ نوشته شده توسط در دوشنبه نهم اسفند ۱۳۹۵ و ساعت 14:51 |
ناگفتنی ها...
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amannainame بازدید : 16 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1396 ساعت: 6:35

سال داره نو میشه
کاش اندیشه هامونم نو بشه
دارم سعی میکنم فرق کنم، سخته ولی دارم تلاش خودمو میکنم

حال الانم رو درک نمیکنم
اوضاع فکریم خیلی داغونه، خیلی خیلی مشوشه
اصلا نمیدونم چی میخوام

جی باید بخوام
چی خوبه چی بده

وای خداا 
چرا اینجوریم!!!!

+ نوشته شده توسط در شنبه بیست و یکم اسفند ۱۳۹۵ و ساعت 9:3 |
ناگفتنی ها...
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amannainame بازدید : 20 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1396 ساعت: 6:35

سال نو مبارک :-)این آخرین پستی هست که تو این سال میزارمامسال هم گذشتبا همه سختی ها و خوشی هاشبا همه شادی و غمهاشسال خوبی بود برامسال خوبی بود براموندرسته که آخرش با سوتفاهم تموم شددرسته که آخرش چیزی شد که میدونم باید تا آخر عمرم جواب بدم براشتا آخر عمرم حرف بشنوم براشبرای یه سو تفاهم که از نظر شما ح ناگفتنی ها...ادامه مطلب
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amannainame بازدید : 22 تاريخ : سه شنبه 17 مرداد 1396 ساعت: 6:35

روز و شب دارن پشت سر هم میگذرنبه سرعتخیلی سریعتر از اونی که فکرش رو بشه کردسریعتر از اونی که بشه توصیفش کرددارم زندگی کردن رو در کنارت یاد میگیرمخیلی بده این حرف رو زدندارم یاد میگیریم چطور دوست داشتن رو نشون بدمچطور احساسم رو بیان کنمچطور نشونش بدماز خودم خجالت نکشمخودم باشم دارم سعی میکنم از توی خودم بیام بیرونومیدونم که تو این راه دارم اذیتت هم میکنمفقط دوس دارم اینو بدونی که من دوستت دارمدرسته که نمیتونم اونجوری که هست بیانش کنماونطوری که باید حمایتت کنمولی بدون که من هستمدوستت دارمدوستت خواهم داشتدارم سعی میکنم اینو هر روز بهت بگمهر روز بهت گوش زد کنمبه خودم هم اینو بگمکه من باید دوست داشتنم رو نشون بدمعنوان کنمباید این حس رو بهت منتقل کنمامیدوارم که بتونم نشون بدم... ناگفتنی ها...ادامه مطلب
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : amannainame بازدید : 20 تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395 ساعت: 0:24

امروز چی شد.....
میخواستم خیر سرم باهات شوخی کنم و قربون صدقه ات برم
شما فکر کردی
اشتباهی برای کس دیگه ای فرستادم :-(
خیلی بد شد
خیلی
شدم آش نخورده و دهن سوخته
کاش بهم اعتماد داشتی
کاش
کاش
کاش

نمیدونم باید چیکار کنم
چطوری میشه برگشت به اون روزای اول

کااش از سمت من هم میدیدی...

 

ناگفتنی ها...
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : چی شده بابک جهانبخش,چی شده,چی شد, نویسنده : amannainame بازدید : 29 تاريخ : چهارشنبه 1 دی 1395 ساعت: 0:24

یه روز جدید شروع شده و شما توی سمت جدیدت مشغول به کار شدی جایی که دوستش نداری و فکر میکنی سر خورده شدی، فکر میکنی سر شکسته شدیدر صورتی که من همچین برداشتی از اینکار جدیدت ندارمبه نظر من این میتونه یه شروع دوباره باشه و میتونه یه نقطه عطف باشه واسه جفتمون که بتونیم تو یه شرایط جدید هم رشد کنیم و خودمون رو نشون بدیم الان دیگه باید به صورت نا محسوس همدیگه رو ساپورت کنیم و پشت هم باشیمدیگه نزاریم کسی از بودن باهممون با خبر بشه در این صورت میتونیم به اونی که میخوایم برسیم؛ من ایمان دارم که میتونیم خیلی بیشتر از قبل دوستت دارم و میخوام که همیشه باهم باشیمهمیشه و همه جا در کنار هم باشیم  پشت هم باشیم حامی هم باشیم من هم به حمایتت نیاز دارم به بودنت  به داشتنت مرسی که هستی.... ناگفتنی ها...ادامه مطلب
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : یک روز جدید,یک روز جدید تو و اهدافت,شروع یک روز جدید, نویسنده : amannainame بازدید : 26 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 16:15

امروز از خونه زنگ زدنمیگن که توی ریه مامان یه توده استباید برن سی تی اسکن تا بفهمن چیه، خیلی ذهنم درگیره، خیلی زیادخدایا چیزیش نباشهخدایا به خودت سپردم مامانم رومیدونم که میشنوی صدامو؛ باید بشنویمگه تو خدا نیستی؟ مگه نمیگی زورم از همه بیشترپس اینبار هم میشنوی صدام رومیدونم که میشنوی امروز شما هم از کارت ناراضی هستیمدام بهم میگی به خاطر من موندی و قبول کردیمیدونم که کارت سخته، میدونم که کارت مشکله و کار کردن با اون آدمی که پیشش هستی خیلی خیلی سخت و اصلا غیر ممکنههمه اینا رو میدونمتو هم درک کنمنو درک کنمنم اوضاعم اونقدرها که از بیرون دیده میشه خوب نیستاونقدرها که همه فکر میکنن آروم و بی دردسر نیستمنم...خدایامامانم رو مراقبش باشخیلی مراقبش باش   ناگفتنی ها...ادامه مطلب
ما را در سایت ناگفتنی ها دنبال می کنید

برچسب : مامان,مامان پز,مامان و من, نویسنده : amannainame بازدید : 26 تاريخ : شنبه 20 آذر 1395 ساعت: 16:15